آيا معقول است كه پيش از تولد فردى در فراقش گريه كنند؟
تقریر شبهه: متن دعاى ندبه از ناحیه امام صادق(ع) صادر شده است؛ ایشان در سال ۱۴۸ق. به شهادت رسيده و حال آنکه امام زمان(عج) در سال ۲۵۵ق. یعنی ۱۰۷سال بعد ديده به جهان گشوده است؛ پس چگونه ممكن است انسان برای کسی كه بعد از يك قرن ديده به جهان خواهد گشود، گريه و زارى كند و در فراقش اشك بريزد؟!
پاسخ اینکه: این سخن در حالت عادی آن درست است و هرگز معقول نيست كه يك انسان عاقل برای ششمين نوادهاش گريه و زارى كند و در فراقش اشك حسرت بريزد.
از سدير صيرفى روايت است كه با گروهى از اصحاب به محضر امام صادق(ع) شرفياب شده، حضرتش را ديده بودند كه روى خاكها نشسته، همانند مادر داغ فرزند ديده، سيل اشك روان كرده، نالههاى جانسوز سر مىدهد، هنگامى كه از علت آن جويا شده بودند با يك بيان جانكاه فرموده بودند كه براى طولانى شدن غيبت حضرت قائم (ع) و پريشانى مؤمنان در دوران غيبت اشك مىريزند.(۱۶)
اشک و گریه برای امام زمان(عج) تنها از زمان امام صادق(ع) نبوده است، بلکه از انبیاء گذشته تا رسول گرامی اسلام(ص) گریه به امید دیدار او ادامه داشته است.
نکته مهم در این است که این گریه برای شخص نیست، بلکه برای شخصیت محقق کنندة آن آرزو موضوعیت دارد و از آنجایی که این نوادة ششم امام صادق(ع) همان فرزند رسول خدا(ص) لباس تحقق بر تن این آرزوی دیرین میپوشاند، برای او میگریند.
از پيشواى متقيان امير مؤمنان حضرت على(ع) روايت شده كه در قنوت خود مىفرمود: «اللهم انا نشكو اليك فقد نبينا و غيبـة امامنا ففرج ذلك اللهم بعدل تظهره و امام حق نعرفه...»؛ «خدايا ما به تو شكايت مىكنيم از رحلت پيامبرمان و غيبت پيشوايمان... خدايا با عدالتى كه ظاهرسازى و پيشواى حقى كه از او شناخت داريم گشايشى فراهم كن...»(۱۷)
شهيد اول در كتاب «ذكرى» میگوید: «ابن ابى عقيل اين قنوت امير مؤمنان (ع) را از ميان دعاها برگزيده و فرموده است: «به من رسيده است كه امام صادق (ع) به شيعيان خود امر مىكرد كه بعد از كلمات فرج اين دعا را در قنوت بخوانند.»»(۱۸)
جالب توجه است كه حضرت على(ع) بيش از دو قرن پيش از ميلاد مسعود آن امام موعود، در قنوت نمازش از غيبت آن قبله موعود به خدا شكايت مىكند و گشايش همة مشكلات جهان اسلام را با ظهور آن مصلح جهانى از خداى منان درخواست ميکند.
امام باقر(ع) همان متن را در قنوت نمازش مىخواند و به زراره فرمان داد كه آن را در قنوتهاى خود در روز جمعه بخواند و امام صادق(ع) به شيعيان دستور مىدهد كه آن را بعد از كلمات فرج در قنوت بخوانند.
امام باقر(ع) در قنوت نمازش از طول غيبت مىنالد و به محضر پروردگار عرضه مىدارد:
«... اللهم فان القلوب قد بلغت الحناجر، و النفوس قد علت التراقى و الاعمار قد نفدت بالانتظار...»؛ «...خدايا دلها به تنگناى گلوها رسيد، نفسها در سينه حبس شد و عمرها در اثر انتظار به پايان رسيد...»
آن گاه از خداوند مىخواهد كه آرزوى باورداران را تحقق بخشد، مؤمنان را به آرزوى خود نائل سازد، دين را نصرت دهد، حجتش را آشكار کند و به دست نيرومندش از دشمنان انتقام بگيرد.(۱۹)
اين حال انتظار و اشتياق، به امامان(ع) اختصاص ندارد، بلكه بسيارى از اصحاب، تحت تربيت رسول اكرم (ص) و پيشوايان دين، با دولت كريمه حضرت بقيـةالله (عج) آشنا شده، عشقى جانسوز پيدا كرده، شب و روز در فراق آن حضرت اشك مىريختند كه يك نمونة آن، جناب سلمان است.(20۲۰
جالبتر اينكه اين سوز و گداز به اصحاب پيامبر اكرم(ص) و ائمة هدى(ع) نيز اختصاص نداشت، بلكه برخى از بزرگان اهل سنت نيز از اين عشق و علاقه بهرهمند بودند كه يك نمونه آن «عباد بن يعقوب رواجنى» است.
رواجنى از بزرگان اهل سنت بود، بخارى، ترمذى، ابن ماجه، ابوحاتم، بزاز و ديگر محدثان اهل سنت، از او روايت كردهاند و همه رجاليون بر وثاقت و صداقت او تأكيد كردهاند.(۲۱)
نقل است كه قاسم بن زكريا براى استماع حديث به خدمت رواجنى رفت، بالاى سرش شمشيرى آويخته مشاهده كرد، پرسيد: «اين شمشير از آن كيست؟» رواجنى پاسخ داد: «من آن را مهيا كردهام كه در محضر حضرت مهدى (ع) با آن شمشير بزنم.»(۲۲)
نكته جالب توجه اين است كه رواجنى به سال ۲۵۰ق. وفات كرده(۲۳) و حضرت بقيـة الله(عج)، به سال ۲۵۵ق. متولد شده است.
از او كتابى به يادگار مانده به نام «اخبار المهدى المنتظر».(۲۴) اهميت كتاب رواجنى در اين است كه آن را پيش از تولد حضرت بقيـةالله(عج) نوشته است.
-16 شيخ صدوق، محمد بن على بن بابويه، كمالالدين، ج2، ص353
17- محدثنورى، ميرزا حسين طبرسى، مستدركالوسايل، ج4، ص404
18- شهيد اول، محمد بن المكى، الذكرى، چاپ سنگى، ص184
19- سید بن الطاووس، مهجالدعوات، ص52
22- همان، فلاحالسائل، ص200
23- طبرى، محمد بن جرير، دلائلالامامـة، چاپ قم، ص449
24- ذهبى، ميزانالاعتدال، ج2، ص379
